53أَم لَهُم نَصيبٌ مِنَ المُلكِ فَإِذًا لا يُؤتونَ النّاسَ نَقيرًاخرمدلآیا آنان را بهرهای از ملک است؟ (اگر ملک و قدرت در دست ایشان بود) در این صورت (پشیزی و سرسوزنی و حتّی به) اندازهی سوراخ هستهی خرما (که از آن خرما جوانه میزند و ناچیزترین شیء بشمار است) به مردم نمیدادند. 1«أَمْ»: آیا. بلکه آیا. «مُلْک»: حکومت و سلطنت. سلطه و قدرت. «نَقِیراً»: نقطهای در پشت هسته خرما. گودی سوراخگونهای در پشت هسته خرما. چیز کم و بیارزش را بدان مثل میزنند، همان گونه که در فارسی به پشیز و سرسوزن مثل میزنند.