(زلیخا) گفت: «این همان (فرشتهی بزرگوار) است که دربارهی او سرزنشم میکردید. بیچون، من همواره با او رفت و آمدهایی شهوتزا (برای کامگیری از او) داشتم، ولی او بسی جویا و پویای نگهبانی خود بود. و اگر آنچه را که به آن دستورش میدهم عمل نکند بهراستی زندانی شود و بیچون و بیامان از خوارشدگان گردد.»