16أَو مِسكينًا ذا مَترَبَةٍخرمدلیا به مستمندی خاکنشین. 1«ذَا مَتْرَبَةٍ»: خاکنشین. سخت درمانده و بیچاره. «مَتْرَبَةٍ»: فقر شدید. خاکنشینی.