21عالِيَهُم ثِيابُ سُندُسٍ خُضرٌ وَإِستَبرَقٌ ۖ وَحُلّوا أَساوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقاهُم رَبُّهُم شَرابًا طَهورًاخرمدلبر تن ایشان، لباسهای ابریشم نازک سبز و دیبای ضخیم است، و با دستبندها و النگوهای سیمین، زیب و زینت شدهاند، و پروردگارشان بدیشان شراب پاک مینوشاند. 1«عَالِیَهُمْ»: بر اندام ایشان است. به تن ایشان است. واژه عالی، حال ضمیر (هم) در (عَلَیْهِم)، یا مفعولفیه است، هرچند که در قالب اسم فاعل است. مثل: (خارج، داخل، باطن، ظاهر). میتوان گفت: جَلَسْتُ خَارِجَ الدَّارِ. «سُندُسٍ ... إِسْتَبْرَقٌ»: (نگا: کهف / 31، دخان / 53). «حُلُّوا»: آراسته گشتهاند. زینت شدهاند. فعل ماضی مجهول از مصدر تحلیه است. «أَسَاوِرَ»: (نگا: کهف / 31، حجّ / 23، فاطر / 33). «طَهُوراً»: بسیار پاک و پاکیزه (نگا: فرقان / 48). این شراب عالیترین نوع شراب بوده و غیر از شراب مذکور در آیات پنجم و هفدهم است.