و (با وجود این) قوم ابراهیم با او به ستیزه پرداختند (و وی را از خشم خدایان خود ترساندند. ابراهیم) گفت: آیا شما را سزد که دربارهی خدا با من بستیزید، و حال آن که مرا (خداوند با دلائل روشن به سوی حق راهنمائی کرده و) هدایت بخشیده است؟ من از آن چیزهائی که انباز خدا میکنید نمیترسم (چرا که میدانم از سوی آنها و از جانب کسی زیانی به من نمیرسد) امّا اگر خدا بخواهد ضرر و زیان (به کسی برسد، بیگمان بدو) میرسد. دانش پروردگارم همهچیز را در برگرفته است (و خدای من از هر چیز آگاه است، ولی خدایان شما از چیزی آگاهی ندارند). آیا یادآور نمیشوید (و از خواب غفلت بیدار نمیگردید و متوجّه نیستید که چیزهای عاجز و درمانده مستحقّ پرستش نمیباشند؟). 1