29فَأَقبَلَتِ امرَأَتُهُ في صَرَّةٍ فَصَكَّت وَجهَها وَقالَت عَجوزٌ عَقيمٌخرمدلهمسرش جلو آمد، در حالی که (از تعجّب) فریاد میکشید و به صورت خود میزد و میگفت: من پیرزنی نازا هستم (مگر میشود در این سنّ و سال بزایم و فرزندی به دنیا بیاورم؟!). 1«صَرَّةٍ»: فریاد. واویلا (نگا: هود / 72). «صَکَّتْ»: سیلی زد. چک زد. «عَجُوزٌ عَقِیمٌ»: (نگا: هود / 72).