خداوند مثالی زده است: مردی را که بردهی شریکانی است که پیوسته دربارهی او به مشاجره و منازعه مشغولند (و هر کدام او را به کاری دستور میدهد و او در میان دستورهای ضدّ و نقیض ایشان سرگردان و ویلان است)، و مردی را که تنها تسلیم یک نفر است (و تحت سرپرستی او خطّ و برنامهاش مشخّص است و لذا سرگردان و حیران در میان این و آن نیست). آیا این دو (برده که نمونهی مشرک و موحّدند) برابر و یکسانند؟ (هرگز). حمد و سپاس تنها خدا را سزا است (نه بتها و انبازها و معبودهای دروغین را) و لیکن بیشتر آنان نمیدانند (و این حقیقت را فراموش کردهاند). 1