32فَقالَ إِنّي أَحبَبتُ حُبَّ الخَيرِ عَن ذِكرِ رَبّي حَتّىٰ تَوارَت بِالحِجابِخرمدلسلیمان گفت: من این اسبان را سخت دوست میدارم، چون ساز و برگ من برای عبادت پروردگارم میباشند (که جهاد است. او همچنان به آنها نگاه میکرد) تا از دیدگانش در پردهی (گرد و غبار) پنهان شدند. 1«حُبَّ»: مفعول به یا مفعول مطلق است. «الْخَیْر»: اموال و دارائی فراوان (نگا: بقره / 180، عادیات / 8). در اینجا مراد اسبهای رهوار است که انگار نفْسِ خیر میباشند. «عَن ذِکْرِ رَبّی»: محبّتی که ناشی از یاد پروردگارم است. به خاطر ذکر و پرستش پروردگارم. چرا که اسبها ساز و برگ جهاد بودند. «تَوارَتْ»: پنهان و نهان شدند (نگا: نحل / 59). «الْحِجَاب»: پرده. سِتر. مراد گرد و غبار حاصل از دویدن اسبها و فاصله پیدا کردن آنها است.