25فَغَفَرنا لَهُ ذٰلِكَ ۖ وَإِنَّ لَهُ عِندَنا لَزُلفىٰ وَحُسنَ مَآبٍخرمدلبه هر حال، ما این (تَرکِ أولی وَ سیّئهی مقَرَّبین) را بر او بخشیدیم (و وی را مشمول لطف و محبّت خود قرار دادیم) و او در پیشگاه ما دارای مقام والا و برگشتگاه زیبا است (که بهشت برین و نعمتهای فردوس اعلی است). 1«ذلِکَ»: آن لغزش که در طرز قضاوت رخ داد و یا گمان قتل. آن گناه مراد گناهی همچون گناه مذکور در (غافر / 55 و محمّد / 19) است. «زُلْفی»: (نگا: سبأ / 37). «حُسْنَ مَآبٍ»: (نگا: آلعمران / 14، رعد / 29). آنچه از آیات 21 تا 25 استفاده میشود بیش از این نیست که افرادی به عنوان دادخواهی از عبادتگاه داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند. او نخست وحشت کرد. سپس به شکایت شاکی گوش فرا داد که یکی از آنان 99 گوسفند و دیگری فقط یک گوسفند داشت. صاحب 99 گوسفند از صاحب یک گوسفند خواسته است که این یکی را هم بدو بدهد. داود پیش از آن که از طرف مقابل توضیحی بخواهد حق را به شاکی داد. او به زودی متوجّه لغزش خود شد و از عجله و دستپاچگی خویش توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت. بدون این که حق کسی ضایع شده باشد. امّا برخی از مفسّران محترم با توجّه به اسرائیلیّات موجود در کتابهای محرَّف یهودیان و مسیحیان، داستانهای گوناگونی را در تفاسیر خود ذکر نمودهاند که مفسّران بیشماری در کتابهای خود آن افسانهها و روایات را نقد نمودهاند و بر آنها قلم بطلان کشیدهاند (نگا: تفسیر کبیر، روحالمعانی، التفسیر النی للقرآن، أضواء البیان، تفسیر ابنکثیر، تفسیر قاسمی، نمونه، فی ظلال القرآن، الواضح،) برای نمونه چند جملهای را عیناً از تفسیر أضواء البیان ذکر مینمایم: إِعْلَمْ أَنَّ مَا یَذْکُرُهُ کَثیرٌ مِنَ المُفَسِّرِینَ فِی تَفْسیرِ هذِهِ الآیَةِ الْکَریمَةِ (ص / 24) مِمَّا لا یَلِیقُ بِمَنصَبِ دَاوُدَ - عَلَیْهِ وَ عَلی نَبِیِّنَا الصَّلاةُ والسَّلامُ - کُلُّهُ رَاجِعٌ إِلیَ الإِسْرَائِیلیَّات، فَلاثِقَةَ بِهِ، وَ لا مُعَوَّلَ عَلَیْهِ، وَ مَا جَاءَ مِنْهُ مَرْفُوعاً إِلیَ النَّبِیِّ -(- لا یَصِحُّ مِنْهُ شَیْءٌ.