بدان هنگام (که زکریّا آن همه مرحمت و محبّت خدا را در حق مریم دید، خاشعانه در عبادتگاه به پا خاست و رو به سوی آسمان کرد و) پروردگار خویش را به فریاد خواند، گفت: پروردگارا! (هر چند که خود پیرم و همسرم نازا) فرزند شایستهای از جانب (لطف و کرم) خویش به من عطاء فرما، بیگمان تو شنوندهی دعائی (و پذیرندهی تمنّائی). 1