ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيكُم مِن بَعدِ الغَمِّ أَمَنَةً نُعاسًا يَغشىٰ طائِفَةً مِنكُم ۖ وَطائِفَةٌ قَد أَهَمَّتهُم أَنفُسُهُم يَظُنّونَ بِاللَّهِ غَيرَ الحَقِّ ظَنَّ الجاهِلِيَّةِ ۖ يَقولونَ هَل لَنا مِنَ الأَمرِ مِن شَيءٍ ۗ قُل إِنَّ الأَمرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ۗ يُخفونَ في أَنفُسِهِم ما لا يُبدونَ لَكَ ۖ يَقولونَ لَو كانَ لَنا مِنَ الأَمرِ شَيءٌ ما قُتِلنا هاهُنا ۗ قُل لَو كُنتُم في بُيوتِكُم لَبَرَزَ الَّذينَ كُتِبَ عَلَيهِمُ القَتلُ إِلىٰ مَضاجِعِهِم ۖ وَلِيَبتَلِيَ اللَّهُ ما في صُدورِكُم وَلِيُمَحِّصَ ما في قُلوبِكُم ۗ وَاللَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ
صادقی تهرانی
سپس (خدا) پس از آن اندوه، آرامشی (به صورت) خوابی کم و سبک، بر شما فرو فرستاد، (که) گروهی از شما را فرا گرفت. و گروهی (که) همتشان (تنها) دربارهی خودشان بود، دربارهی خدا، گمانهای ناروا، همچون گمانهای (دوران) جاهلیّت میبرند (و) گویند: «آیا ما را در این کار اختیاری هست؟» بگو: «(سررشتهی) کارها بهراستی یکسره برای خداست.» آنان چیزی را در خودهاشان نهان میدارند که برای تو آشکار نمیدارند. گویند: «اگر ما را در این کار اختیاری بود (و وعدهی پیامبر واقعیت داشت) در اینجا کشته نمیشدیم.» بگو: «اگر شما در خانههای خود (هم) بودید، کسانی که کشته شدن بر آنان نوشته شده، بیگمان (با پای خودشان) سوی بسترها(ی مرگ)شان میرفتند؛ و برای اینکه خدا آنچه را در سینههایتان (پنهان) است بیازماید، و برای آنکه آنچه در دلهایتان (پنهان) میدارید، پاک و خالص گرداند. و خدا راز درون سینهها را بسی میداند.»