59وَما كانَ رَبُّكَ مُهلِكَ القُرىٰ حَتّىٰ يَبعَثَ في أُمِّها رَسولًا يَتلو عَلَيهِم آياتِنا ۚ وَما كُنّا مُهلِكِي القُرىٰ إِلّا وَأَهلُها ظالِمونَخرمدلپروردگار تو هرگز شهر و دیاری را ویران نمیسازد مگر این که در کانون و مرکز آنجا پیغمبری را برانگیزد تا آیات ما را بر اهالی آن فرو خواند، و ما شهر و دیاری را نابود نکرده و نابود نمیگردانیم مگر این که ساکنان آنجا ستمکار باشند. 1«الْقُری»: جمع قَرْیَة، شهرها و آبادیهای بزرگ (نگا: انعام / 131). «أُمِّهَا»: مرکز آن. کانون و پایتخت آن. «یَتْلُو»: الف زائدی در رسمالخط قرآنی در آخر دارد. «حَتّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً»: این بخش، اشاره به این واقعیّت است که لزومی ندارد در هر شهر و روستائی پیغمبری مبعوث گردد. همین که در یک کانون بزرگ که مرکز اخبار و محل اندیشمندان و پایتخت بزرگان یک قوم است پیغمبری برانگیخته شود، کافی و بسنده است. «وَ أَهْلُهَا ظَالِمُونَ»: این بخش، بیانگر این مطلب است که ظلم سبب ویرانی است، و ظالمان بدون کیفر و مجازات نمیمانند.