40وَلَقَد أَتَوا عَلَى القَريَةِ الَّتي أُمطِرَت مَطَرَ السَّوءِ ۚ أَفَلَم يَكونوا يَرَونَها ۚ بَل كانوا لا يَرجونَ نُشورًامجتبویو هر آينه [كافران قريش] به شهرى- شهر لوط- گذر كردند كه بر آن باران بد- سنگباران- باريده شد. آيا آن را نمىديدند [تا پند گيرند]؟ بلكه برانگيخته شدن- رستاخيز و روز حسابرسى- را باور و اميد نداشتند.