إِذ تَمشي أُختُكَ فَتَقولُ هَل أَدُلُّكُم عَلىٰ مَن يَكفُلُهُ ۖ فَرَجَعناكَ إِلىٰ أُمِّكَ كَي تَقَرَّ عَينُها وَلا تَحزَنَ ۚ وَقَتَلتَ نَفسًا فَنَجَّيناكَ مِنَ الغَمِّ وَفَتَنّاكَ فُتونًا ۚ فَلَبِثتَ سِنينَ في أَهلِ مَديَنَ ثُمَّ جِئتَ عَلىٰ قَدَرٍ يا موسىٰ
بهرام پور
آنگاه كه خواهرت [در پى صندوق تو] راه مىرفت و مىگفت: آيا كسى را به شما نشان دهم كه سرپرستى او را عهده دار شود؟ پس تو را به آغوش مادرت بازگردانديم تا چشمش روشن شود و اندوه نخورد، و شخصى [از فرعونيان] را كشتى و ما تو را از اندوه رهانيديم، و بارها ت