5وَإِنّي خِفتُ المَوالِيَ مِن وَرائي وَكانَتِ امرَأَتي عاقِرًا فَهَب لي مِن لَدُنكَ وَلِيًّامجتبویو من از خويشاوندانم- پسر عموهايم- از پس [مرگ] خويش بيمناكم، و زنم نازاست، پس مرا از نزد خود وليى- فرزندى كه پس از من سرپرست امور من باشد- ببخش،