وَقالَ الشَّيطانُ لَمّا قُضِيَ الأَمرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ وَوَعَدتُكُم فَأَخلَفتُكُم ۖ وَما كانَ لِيَ عَلَيكُم مِن سُلطانٍ إِلّا أَن دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُم لي ۖ فَلا تَلوموني وَلوموا أَنفُسَكُم ۖ ما أَنا بِمُصرِخِكُم وَما أَنتُم بِمُصرِخِيَّ ۖ إِنّي كَفَرتُ بِما أَشرَكتُمونِ مِن قَبلُ ۗ إِنَّ الظّالِمينَ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ
صادقی تهرانی
و هنگامی که کار از کار گذشت (و داوری صورت گرفت) شیطان (از دستگاه فرستندهی شیطانیش) گفت: «بهراستی خدا به شما وعده داد، وعدهای (به پاداشی) درست و پای برجا. و من به شما وعده(ی گزاف و نابجا) دادم. پس با شما (در آن) خلاف کردم و مرا بر شما هیچ سلطهای نبوده است، جز اینکه شما را دعوت کردم، پس (بیدرنگ) اجابتم نمودید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید. من فریادرس شما نیستم و شما (هم) فریادرس من نیستید. من به آنچه پیش از این مرا (با خدا) شریک میدانستید بیچون کفر ورزیدم.» بیگمان برای ستمکاران عذابی پردرد است.