چون نيرنگ [و بدگويى] آنان را شنيد، به نزدشان كس فرستاد و از بهر آنان تكيهگاهى آماده ساخت و به هر كدام از آنان كاردى [براى بريدن ميوه] داد و [يوسف را] گفت: بر آنها بيرون آى. همين كه او را ديدند، [براى زيبايى شگفتش] بزرگش يافتند و دستهاى خويش [به جاى ميوه] بريدند و گفتند: پاكا خدايا! اين نه آدمى است، اين جز فرشتهاى بزرگوار نيست!