13قالَ إِنّي لَيَحزُنُني أَن تَذهَبوا بِهِ وَأَخافُ أَن يَأكُلَهُ الذِّئبُ وَأَنتُم عَنهُ غافِلونَصادقی تهرانیگفت: «اینکه او را ببرید همواره سخت مرا اندوهگین میکند، و میترسم -در حالی که از او در غفلتید- گرگ او را بخورد.»